محمد داود گرگیج زرین پور – تربت جام
______________________________


می خواهم‌ از‌ گوشه‌ای دور افتاده در دنیا صحبت کنم. آنجا که دلهای وسیع ساکنانش تنها دلیل بنای آن است. می‌خواهم از شهری حکایت کنم که ساکنانش هر‌چه سرسبزی و طراوت ‏داشتند، در پای آن ریختند تا پی‌ای بر آن بنا کنند و قدرت بازوانشان را برای نگه داشت ‏سقفش همیشه حایل باشند.
‏اگر چه هیچ کس پیش از سکونت آریایی‌ها در این منطقه شرح و توصیفی از آن به دست نداده است، لکن اشیا و ابزارهای مصون مانده از حوادث در طی زمان بیان گر قدمت هزار ساله‌ی ‏‏این سرزمین است. حتی در زمان اوج و اعتلای آریایی‌ها در کنار هریر حکومت های پر ‏رونق جام و هرات، توصیف های مفصل و قابل توجه در مورد منطقه جام، چندان فراوان ‏نیست. اما زمانی که نابغه‌‌ای به نام ابوالوفای بوزجانی پا به عرصه ی وجود می گذارد، ‏بسیاری دست از انکار بر می دارند و اگر نه مفصل به طور مجمل به نام و پیشینه‌ی این ‏مکان اشاره می کنند. هر چند این اشاره ها نیز بسیار ناقص و اندک است، لیکن برخی از نکات تاریک این منطقه مقدس اوستایی را باز شناسی می کند. اگر این شهرت در زمین چندان ‏تقابل توجه نیست، لیکن در کره ماه که نام ابوالوفا، زینت بخش دهانه ی یکی از چندین ‏آتشفشان آن است، پر آوازه و مشهور می‌باشند.

‏تاریخ جام را که ورق می زنیم به این واقعیت بیشتر معترف می‌گردی که شهر ها هیچ گاه از ‏بین نمی روند. تنها به شکل متفاوت دست به بازسازی خود می زنند. زام را اگر زلزله نابود ‏کرد، دلهایی به وسعت دریا بوزجان را ساخت و بوزجان وقتی به دست غارتگران سوخت، ‏آن طرف تر به شکل معد آباد، سر از خاک بر آورد. این مکان وقتی به خاطر تنگ نظری ها و ‏قتل و غارت ها از نظر افتاد، عزت و عظمت مردی اندیشمند و نابغه ای که دیگر ‏خواهی را به اوج رساند، شهره ی قریه ی کوچک را به اقصی نقاط جهان فرستاد شهره‌ای که باعث شد سلاطین و وزرای بسیاری را به سوی خود روانه کند. بسیاری از آنها اگر از ‏علم و دانش بهره ای نبرده بودند، وقتی که شنیدند شیخ احمدی وجود دارد که بر خلاف آنها ‏نه تنها بر تصرف جهان و حکومت بر مردم فکرنمی کند، بلکه در تمام مراحل انصاف و ‏عدل را سر منشا فعالیت خویش قرار داده است، مشتاق زیارتش گشتند.آنها شنیده بودند که شیخ احمد گفته است:

‏چون تیشه مباش و جمله زی خود متــراش
‏چون رنده زکار خویــش بـــــی بهـــره مباش

تعلـــــــــــیم ز اره گـــــیر در امــر معــــــاش
‏چیزی سوی خودمی کش وچیزی می پاش

این دیدگاه و سایر نقطه نظرهای شیخ احمد، آن چنان مشتاقان را به این سو دعوت کرد که ‏ دیگر روستای معد آباد تاب تحمل این خیل عظیم را نداشت. بنابراین خانقاه ها و عبادتگاه ‏های متفاوتی در پیرامون این مکان ساخته شد و آن قدر بر دامنه آن ها افزوده گشت که ‏شکل و هیبت شهر به خود گرفت و به خاطر شکل طبیعی منطقه به جام و به احترام عالم ‏وارسته ای که در آن مدفون بود، تربت شیخ احمد جام لقب گرفت.

ما قصد داریم به امید خداوند متعال طی چند مرحله شهرستان تربت جام،بناهای تاریخی منطقه،قابلیتها و محرومیتها‌ی آن را برایتان بازگو کنیم.